.

سلام, این خبر مال چند وقت پیش هاست ولی گفتم خوندنش خالی از لطف نیست,

 

به ادامه مطلب برید




نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:خودکشی , مرگ , خودکشی در فیسبوک , خبر, خبر خودکشی دختر جوان, خودکشی دختر, , [ادامه مطلب]
بیست تمپ

‫شلیک میشوم از هر چه‌ زندگیست
از قلب خسته‌ ای که‌ مرا تیر میکشد
در کوچه‌ ها به‌ خودم بر نمیخورم
از خط منحنی که‌ خدا پر نمیکشد

ماردین امینی

----------------------------------------------

‫چرخ پنکه به دُور پوچی خود
قطع و وصلی به نور مهتابی
مغز تو زیر توده های مگس
قلب من توی مایعی آبی
دارم از درد «بود» می میرم
داری از فرط مرگ می خوابی

مهدی موسوی



نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:خودکشی , مرگ , خودکشی در فیسبوک , مرگ, دلنوشته,روش خودکشی, سید مهدی موسوی,ماردین امینی, شعر, ,
بیست تمپ

 کـــــــــاش گــــــاهــــــی زنــــــــــــــــــدگـــ ی

[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]

داشت….



نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:خودکشی , مرگ , خودکشی در فیسبوک , مرگ, دلنوشته,روش خودکشی,
بیست تمپ

دوستان برای اطلاع از مطالب جدید و آدرس جدید بلاگ پیچ خودکشی را در فیس بوک لایک کنند.

 آپدیت های جدید در فیس بوک,

نظر هم بده.
 -------------------------------------------------------------------------------------

برای رفتن به فروم "خودکشی مردگان" کلیک کنید.
  ------------------------------------------------------------------------------------

توجه : اگر دوست داشتید که برای وبلاگ پست بنویسید... 

1. به http://suicide.loxblog.com/vorod   بروید.. 

 User name = wizard@suicide و password = suicide   می باشد.

 

 

و کسانی که می خواهند از شرایط بیشتری مانند ویرایش مطالب و غیره برخوردار شوند باید در بلاگ ثبت نام کنند...

همچنین برای آگاهی از مطالب جدید در خبر نامه عضو شوید..

 

از مطالب با ذکر منبع کپی برداری آزاد هست .. در غیر اینصورت ممنوع..

 




نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : چهار شنبه 30 فروردين 1398برچسب:خودکشی , مرگ , خودکشی در فیسبوک , مرگ, دلنوشته,روش خودکشی,
بیست تمپ

 من به جایی از زندگی رسیده ام که خودکشی باید کرد...

نه تیغ نمی زنم به این دست... نه 

احساسم را کشتم....جدید ترین راه خودکشی



نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:خودکشی,جدیدترین راه خودکشی,مرگ,
بیست تمپ

حرفی دیگر نیست
ما مرده ایم
و سکوت رمز این استعاره ی ناچیز است
حرفی دیگر نیست
جز اینکه بر خیزیم
به هوا بنگریم
و دوباره بمیریم



نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : جمعه 18 فروردين 1392برچسب:خودکشی , مرگ , خودکشی در فیسبوک , مرگ, دلنوشته,روش خودکشی,
بیست تمپ

  دیگر نمی نویسم ... همش به خاطر توست ...

 

 اینقدر نوشتم تا جوهر وجودم تمام شد.... 

  اینقدر نوشتم تا که تو عاشق نوشته هایم شدی و عشق من از یادت رفت...

    تو رفتی و سهم تو یه عشق تازه ...و

 

   سهم  من هم  طناب داره ...

 

    این بار می کشم, می کشم حسی را که تو را دوست میداشت....

 

   با خودکارم, با خودکاری که مثل تیغ تیزه ....

 

 هر چند وجودم از خاطراتت لبریزه...

 

   فقط غرورم شکسته... 

 

   چیزی نشده ...

 

   در حال جان کندن است...

 

  تکه تکه شده, هزاران تکه شده....

 

    دیگر نمی نویسم ولی وجود تو در هزاران تکه ی آینه وجودم ... 

 

 هزار برابر شده...

 

 

 

 

 

 

 

 



نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:چرکنویس ها,نوشته های من,یاد تو ,دیگر نمی نویسم, خودکار تیز,تیغ,خودکشی, می کشم,عشق تازه, جوهم وجود,
بیست تمپ

 

 

 


میدونی یه اتاقی باشه گرمه گرم ، روشن روشن.....تو باشی منم باشم..
کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید...تو منو بغلم کنی که نترسم..که سردم نشه ..
که نلرزم .. اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار پاهاتم دراز کردی منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکیه کردم با پاهات محکم منو گرفتی دوتا دستاتم دورم حلقه کردی
بهت میگم چشاتو میبندی؟ میگی آره... 
چشاتو میبندی ، بهت میگم واسم قصه میگی؟ تو گوشم؟
میگی آره... آروم آروم تو گوشم شروع میکنی به قصه گفتن یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمیشه..
میدونی میخوام رگ بزنم ، رگ خودمو..
مچ دست چپمو یه حرکت سریع.. یه ضربه عمیق.. بلدی که؟ 
ولی تو که نمیدونی میخوام رگ بزنم.. تو چشاتو بستی..تیغو از جیبم در میارم.. 
نمیبینی که.. سریع می برم....نمیبینی..
خون فواره میزنه روی سنگای سفید...نمیبینی که دستم داره میسوزه و لبمو گاز میگیرم که نگم آخ که چشاتو باز نکنی و منو نبینی...
تو داری قصه میگی شلوارک پامه ، دستمو میزارم رو زانوم خون میاد از دستم میریزه رو زانوم و از زانوم رو سنگ.. 
قشنگه مسیر حرکتش حیف که نمیتونی ببینی.. 
تو میبینی سرد شدم محکم تر بغلم میکنی که گرم شم میبینی نفسم نامنظمه تو دلت میگی آخی بازم نفسش گرفت ، میبینی هرچی محکم تر بغلم میکنی سردتر میشم میبینی دیگه نفس نمیکشم...
چشاتو باز میکنی میبینی من مــُــردم...
میدونی؟ من میترسیدم خودمو بکشم از سرد شدن..از تنهایی مردن..ازخون دیدن 
وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم...دیگه سردم نبود ، مردن خوب بود آروم آروم..
گریه نکن دیگه من که دیگه نیستم چشاتو بوس کنم بگم خوشکل شدیا
بعدش تو همونجوری وسط گریه بخندی..
گریه نکن دیگه خب...همیشه دوست دارم...فراموشم نکن ♥



نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:خودکشی,داستان های عاشقانه غمگین,عاشقانه,عشق واقعی,مردن,عاشق شدن,داستان عشق,
بیست تمپ

  من منفعل نیستم، مرگ به سوی من نمی آید؛ من فعالانه به سوی مرگ می روم: من خود را
خواهم کشت...

 

 خودکشی

 




نویسنده : ابوذر افضلي تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:خودکشی,مرگ,
بیست تمپ
درباره سایت
تصویر وبلاگ

من سنگینی میکند بر جسم خسته ام ... میتونید عضو بلاگ "خودکشی" شوید...
آرشیو سایت
پیوندهای روزانه
امکانات

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 34
بازدید ماه : 68
بازدید کل : 103516
تعداد مطالب : 33
تعداد نظرات : 68
تعداد آنلاین : 1

20Temp | بیستــ تمپابزار فتوشاپتصاویر وکتوردانلود نرم افزار گرافیکآموزش فتوشاپکاغذ دیواریپوسته و قالبقالب بلاگفا قالب پرشین بلاگقالب میهن بلاگکد و اسکریپت
با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید